پایگاه افسران جوان جنگ نرم

جایی برای محکم تر کردن بند های پوتینمان...

پایگاه افسران جوان جنگ نرم

جایی برای محکم تر کردن بند های پوتینمان...

پایگاه افسران جوان جنگ نرم

★پایگاه افسران جوان جنگ نرم★
جایی برای محکم تر کردن بند های پوتینمان...

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر نو» ثبت شده است

۱۲
مهر


فافهم الکلام ای: کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا... تاکنون دقیق شده ای در این سخن؟

که تمام ارض ها کربلاست... تا کنون به کربلای دلت نگریسته ای؟ تا کنون به کربلای اداره و محل کسب و کار... که هنگام سنجش ایمانت است..؟

تا کنون فکر کرده ای چرا امام هل من ناصر سر داد؟ در حالی که... تاکنون دقیق شده ای در یوم عاشورایت؟

تا کنون فکر کرده ای که تمام ساعاتت عاشوراست؟ ن ب معنای خشک و بی روح آن...

پر از فرح... پر از شادی... پر از غم... پر از درد... پر از معنویت... پر از دانش... پر از...

تاکنون فکر کرده ای هل من معین حجت خدا و قطب عالم امکان، کی و کجا و برای چه در عالم طنین انداز شده است؟... اگر آری... التماس دعا🙏


و اگر خیر، فاحذر من فتن آخرالزمان...

بترس از آنچه بر تو میرسد و تو نمیدانی چه باید کنی... یا قتیل العبره و یا عالما بما لا علم لنا به...

اجعلنا من خیره انصارک...

یا من لا هو الا هو .


#تناقضات

#شعر_جدید

#محرم

امان از نواهای پر از خبر/ز ذاکرترین ذاکر این خطر
امان از دل خون کوهین جگر/که از تل نگاهی کند بر عبر
امان از خوشی های کاخ پسر/که دارد یقین از جفای پدر
امان از نی و خنجر پیش سر/که باشد ز عالم بسی سر و سر
امان از هرآنچه که شاهد بدی/تو ای بانوی محکم و مستمر
امان از عطش امان از یلش/امان از هوا امان از سفر
امان از صداهای نعل خدایی قدر/ امان از سم اسب مولا سپر
امان از همه آنچه رفتش ز بر/نه امان از هرآنچه که ناید ببر
هرآنچه ببردند، نشاید ز زر/ز ترس نداهای این المفر
بلندای هیبت همی رخ نمود/هرآنکس که بودش درآن ظفر
و گفتا کجا را بدارم که این جا نشد/که صاحب! کجا دور مانم ز شر
که ما را نباشد کمی حب او/کجا را کنم مامن امن سر
چرا ناید از ما جدایی سر/که این سر بدارم ز هر مشق جر
خدایا سپه راه و خونین خوشا/که اینست رسم مردان گلگون ثمر

  • حسین دارستانی
۱۰
شهریور

حرف ها را همه اش نه، ولی گاه بیان باید کرد/

اشک ها را همه اش نه، ولی گاه عیان باید کرد/

برگ ها را همه اش نه، ولی گاه خزان باید دید/

درد ها را همه اش نه، ولی گاه فغان باید کرد/

سرو ها را همه اش نه، ولی گاه بریدن باید/

خون ها را همه اش نه، ولی گاه روان باید کرد/

چشم ها را همه اش نه، ولی گاه به خون باید کرد/

پیر ها را همه اش نه، ولی گاه جوان باید کرد/

یاد ها را همه اش نه، ولی گاه به دوران بسپار/

کین همه راز و دعا را نهان باید کرد


#writen_by_me

#don't_copy_please🙏😐😞

#خستگی

#با_طعم_دلتنگی

#و_چاشنی_ترس

#مساویست_با_صبر😏✌

  • حسین دارستانی
۱۷
ارديبهشت

به چشم ها اعتمادی نیست...

در این دنیا

که مردان و زنان شهر

همه دنبال زر هستند


به چشم ها اعتمادی نیست...

در این جایی که نبود بین یارانش

وفایی

یا صلاحی


به چشم ها اعتمادی نیست وقتی که...

خدا را در میان دیدگان خلق

نتوان دید

و یا در عیش و نوش اهل این وادی

نباشد اندکی فکر و بصیرت در خصوص دین

که از دنیا چرا و چون گذر باید؟

چرا باید به سوی او برفت و ساحل دریای نامش را به چشم دل تماشا کرد؟


به چشم ها اعتمادی نیست...

چرا باید نباشد در سوی چشمانشان سویی؟

چرا باید همه تاریکی و ظلمت فزون گردد به دل هاشان؟

چرا باید هوای یاد یاران کم شود از بوی عشق و مستی ارباب؟

چرا اینجا و اکنون این چنین اما...

من و تو باید این راه بلند و پر خطر را

بپیماییم.

و هرچندی که میبینی که در بستان لهو و لغو

ز مردان به ظاهر با خدا یا بی خدایان،  میرسد خنجر ز پشت سر

بدان ما را بود رهبر

انیس و یاور و سرور

که او را مرهمی باشد ز جنس صاحب الاکبر(عج)

و چون باشد چنین، ما را نباشد غم

ولی باید بدانست که در این راه...

به چشم ها اعتمادی نیست.


#دل_شعر

#شعر_دل

#خسته

#یار

#شعر_نو

#دلناله

نظر لطفا....

  • حسین دارستانی